خداوندا !

چه خوب تو را چشمه زلال و جوشان معرفتی یافته ام

در این جاده های خشکسالی دل ، تنها به برکت نگاه تو سیراب خواهم شد .

دلم را از عطر یاس های محبتت متبرک ساز ، من خاکبوس درگاه تو هستم

تمام لحظه هایم را به تو سپرده ام . تو اگر آنی از من چشم بپوشی تمام وجودم غرق در گناه می شود .

الهی ! این دستها که به سویت دراز می شوند فقط لایق گدایی تو هستند .

پروردگارا ! سخنم را در چشم های بارانی ام بنگر . و خواسته ام را در عمق نگاه ملتمسانه ام تماشا کن

جانان من ! از نخستین روز که امانت عشق را به همه ارزانی داشتی دلم هوای خودت را داشت . مرا در حوالی خانه مهرت ساکن ساز .

امیدام ! مرا در ژرفای بی کران انس و الفت با خود همنشین ساز . تصمیم گرفته ام اگر رخصت دهی دلم را خانه تکانی کنم و آن را برای حضور همیشگی ات آماده سازم .

یاریم کن

خدیجه صدراللهی طلبه سال پنجم