دوربرگردان های توبه!
در آیات 128 و 129 سوره بقره خداوند می فرماید :« پروردگارا ما را تسلیم فرمان خود قرار ده ! و از دودمان ما ، امتی که تسلیم فرمانت باشند به وجود آور ! و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذیر ، که توبه پذیر و مهربانی * پروردگارا در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز ، تا آیات تو را برآنان بخواند . وآنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند زیرا تو توانا و حکیمی )
وقتی به زمین آمدم ، فهمیدم که باید در یک مسابقه اتومبیل رانی که از رحم مادرم تا رسیدن به توست شرکت کنم . اعتراض کردم که من مسیر ها را نمی شناسم ، علامت های راهنمایی و رانندگی را بلد نیستم ، چراغ های خطر را نمی شناسم و آنگاه خدا مرا دلداری داد و گفت : نگران نباش ، برایت یک آیین نامه فرستاده ام و همراه آن یک پیام آور که به علائم جاده آگاه است هم فرستاده ام . به همراه آن پیام آور ، 12 پلیس مهربان فرستاده م که تو هیچ گاه راه راست را گم نکنی ، باز هم گله ای داری ؟
با گستاخی تمام گفتم : اگر یک وقت راه را اشتباه رفتم ، اگر بنزین اتو مبیلم تمام شد و… چه کار کنم ؟
خدا با مهربانی گفت : به دور برگردان های توبه توجه کن ، هر گاه احساس کرد ی از من دور افتاده ای به دور برگردان های توبه وارد شو . ومن سالها ست که در اوتوبان زندگی به سمت خدا در حرکتم . از آن کتاب هدایت گر که قرآن نام دارد . برای رسیدن به هدفم بسیار استفاده می کنم . گاهی سخنان هدایت گرانه پیام آور خدا که رسول خاتم است را از گوش جان می گذرانم و به پیامهای 12پیشوای فرستاده شده عمل می کنم ولی گاهی در مسیر راه ، مسافرانی دستشان را بالا می برند و من به نیت خیر آنها را سوار می کنم ولی حیف که آنها نیت خیری ندارند و از فرستادگان شیطانند ومن گول سخنان چرب و نرم آنها را می خورم ولی زود به خودم می آیم و همین که به اولین دور برگردان توبه می رسم ، دور میزنم و دوباره در صراط مستقیم قرار می گیرم . بعضی اوقات خدا مرا امتحان می کند ، گاهی سر افکنده و گاهی سرفراز می شوم ، هر گاه که سر افکنده
می شوم احساس می کنم ناامید شده ام و بنزین اتومبیلم در حال پایان یافتن است ؛اینجاست که دوباره به دور برگردان توبه وارد می شوم و در اولین پمپ بنزین دعای کمیل اولین شب جمعه ، باک ماشین وجودم را پر از بنزین امید می کنم .
ولی در این بین بعضی ها می خواهند مسابقه را از دیگران ببرند . و تقلب می کنند ولی نمی دانند که مسیر را دارند اشتباه می روند و در مسیر رسیدن به خدا تقلب جای ندارد .
و این داستان همچنان ادامه دارد ….
سمانه علیپور طلبه سال سوم