رهنمودهای آیت الله مشکینی در خودسازی
نمازها را در اول وقت و با حضور قلب بخوانید.
سخن سنجیده و راست و دور از کذب بگویید ولو به عنوان شوخی هم دروغ نگویید.
در تمام اوقات روز و شب ساعتی را به هدر و بطالت نگذرانید.
سخن خود را جز اعمالتان حساب کنید. از لقمه حرام و مشتبه جدا بپرهیزید.
دست طمع به سوی احدی دراز نکنید.
هرکجا هستید متقین را پیدا کنید و از انفاس و مواعظ آنها استفاده کنید. در تعقیب نماز دل به خدا دهید.
اعمال معیوب
شیخ بهایی می گوید : عارفی ، پارچه ای بافت و در بافت آن دقت و کوشش بسیار به کار برد، آن را فروخت ، مشتری به علت عیب های پارچه آن را به او باز گرداند و عارف گریست ، مشتری چون عارف را گریان دید، دلش سوخت و گفت : من به این عیب راضی ام، گریه مکن! عارف گفت : گریه من از این نیست از آن می گریم که در بافت آن کوشش بسیار کردم و حال به سبب عیب های پنهانی به من بازگردانده شد می ترسم عملی را نیز که چهل سال در آن کوشیده ام نپذیرد.
کشکول شیخ بهائی
اعمال معیوب
شیخ بهایی می گوید: عارفی ، پارچه ای بافت و در بافت آن دقت و کوشش بسیار به کار برد، آن را فروخت ، مشتری به علت عیب های پارچه آن را به او بازگرداند و عارف گریست . مشتری چون عارف را گریان دید، دلش سوخت و گفت: من به این عیب راضی ام ، گریه مکن! عارف گفت: گریه من از این نیست، از آن می گریم که در بافت آن کوشش بسیار کردم و حال به سبب عیب های پنهانی به من بازگردانده شد، می ترسم عملی را نیز که چهل سال در آن کوشیده ام ، نپذیرند.
کشکول شیخ بهایی
توصیه آیت الله نخودکی به اهل سلوک
توصیه آیت الله نخودکی به اهل سلوک کمتر کسی است که در وادی سیر و سلوک مطالعه کند و نام شیخ حسنعلی نخودکی را نشنیده باشد. او که از علمای برجسته و عرفای به نام شیعه است در سیر و سلوک و کرامات و مقامات معنوی گوی سبقت را ربوده و شهرت اهل عرفان شده است. بر خلاف تصور بسیاری که گمان می کنند اشخاصی چون آیت الله نخودکی شاید از نظر علمی چندان قوی و برجسته نباشند باید گفت که او فقیه، فیلسوف و از عرفا و اخلاقیون بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری است. او بر اثر برخوردی با شیخ محمد صادق تخته فولادی وارد عالم عرفان شد. علاوه بر علوم معارفی و عرفانی در اصفهان و نجف دروس فقه، اصول و فلسفه را از بزرگانی چون جهانگیر خان قشقایی، آخوند خراسانی و سید محمد فشارکی فراگرفت. او در نجف هم حجرهای سید حسن مدرس بود. از دوستانش میتوان به شخصیت عارف شیخ محمد بهاری و سید حسین طباطبایی بروجردی اشاره کرد. در این نوشتار علاوه بر چند حکایت از ایشان به توصیه مهم او درباره کسانی که می خواهند در مسیر عرفان و اخلاق گام بردارند اشاره می کنیم.
طى الارض
آقاى سید ابوالقاسم هندى نقل كرد كه در خدمت حاج حسنعلى به كوه (( معجونى )) از كوهپایه هاى مشهد رفته بودیم در آن هنگام مردى یاغى به نام (( محمد قوش آبادى )) كه موجب نا امنى آن نواحى گردیده بود از كنار كوه پدیدار شد و اخطار كرد كه اگر حركت كنید، كشته خواهید شد. مرحوم حاج شیخ به من فرمودند: وضو دارى ؟ عرض كردم : آرى ، دست مرا گرفتند و گفتند: چشم خود را ببند. پس از چند ثانیه كه بیش از دو سه قدم راه نرفته بودیم ، فرمودند: باز كن ، چون چشم گشودم ، دیدم نزدیك دروازه شهریم .
حجاب چهره جان من شود غبار تنم خوشا دمى كه از این چهره پرده برفكنیم
غرور علمى
مرحوم ابوالقاسم اولیائى دبیر شیمى دبیرستانهاى مشهد تعریف مى كردند كه هر روز جمعه به خدمت حاج شیخ كه در خارج از شهر سكونت داشتند، مى رفتم . یك روز در میان راه ، به عبارتى از ابو على سینا مى اندیشیدم و آن عبارت را خطا و اشتباه مى دیدم . چون به حضور حضرت شیخ رسیدم ، بدون آنكه مطلبى را طرح كنم ، ایشان عبارت ابو على سینا را قرائت فرمودند و مشكل آن را براى من حل كردند. سپس فرمودند: شایسته نیست كه آدمى بدون تاءمل به مردان بزرگ دانش ، همچون ابو على سینا، نسبت غلط و اشتباه دهد.
شبان وادى ایمن گهى رسد به مراد كه چند سالى به جان ، خدمت شعیب كند
استهلال ماه
باز هم فرزند ایشان تعریف مى كنند: شب اول ماه شوال بود و ما در مزرعه (( نخودك )) در خارج از شهر مشهد ساكن بودیم . پدرم فرمود: تا به بالاى بام بروم و استهلال كنم چون ابر، دامن افق مغرب را پوشانده بود، چیزى ندیدم فرود آمدم و گفتم : رؤ یت هلال با این ابرها هرگز ممكن نیست . عتاب آلوده فرمودند: بى عرضه چرا فرمان ندادى كه ابرها كنار روند؟ گفتم : پدر جان ، من كى هستم كه به ابر دستور دهم ؟ فرمودند: باز گرد و با انگشت سبابه اشاره كن كه ابرها از افق كنار روند. ناچار به بام شدم ، با انگشت اشاره نموده و چنانكه دستور داده بودند عمل كردم ، لحظه هایى نگذشته بود كه افق را صافى از ابر و هلال ماه شوال آشكار دیدم و پدرم را از رؤ یت ماه آگاه ساختم .
غلام همت آنم كه زیر چرخ كبود زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
موعظه این چند جمله هم از پیر طریقت و مراد سالكان شیخ حسنعلى (رض) عرضه به پیروان راهش : اینكه انسان دو سه خواب ببیند، و یا وقت ذكر نورى مشاهده كند، به هیچ وجه مورد نظر حقیر نیست . عمده نظر در دو مطلب است : یكى غذاى حلال ، دوم توجه در نماز و اصلاح آن . در جوانى پاك بودن شیوه پیغمبرى است ورنه هر گبرى به پیرى مى شود پرهیزگار
منابع: پایگاه صالحین داستانهای عارفانه - شهروز شهروبی تهیه و فرآوری: محمد حسین امین گروه حوزه علمیه تبیان
گوش کن
یکی از اشکالاتی که به پیامبر خدا(ص) می کردند این بود که به حرف همه گوش می کند. قرآن می فرماید: “قل اذن خیر لکم“1 این عیب نیست که پیغمبر(ص) به حرف این و آن گوش می دهد، این به نفع همه است.
خیلی وقت ها چنان که مرد حاضر نباشد مشکلات خانه را گوش کند، خانم، دیگری را پیدا
می کند و حرف خود را به او می گوید. بچه ها می خواهند با پدرشان حرف بزنند. تحکیم خانواده و بقای آن این است که همه احساس ارزش کنند. چرا گاهی از اوقات بچه ها به کار ناشایستی دست می زنند؟
برای اینکه می خواهند توجه شمارا به خود جلب کنند. آقایی رفته بود زن دوم گرفته بو د.من به او گفتم: چرا همسر دوم گرفتی؟ گفت: واقیعت را بخواهی به این خاطر تجدید فراش کردم که زن من حال گوش دادن به حرف های من را نداشت. من دومی را به این خاطر انتخاب کردم که فقط با او حرف بزنم. نمی خواهم بگویم او کار خوبی کرده است، بلکه می خواهم بگویم زن اول کار درستی نکرده است که به سخنان شوهرش بی توجه بوده است.
توبه،61
حجت الاسلام والمسلمین مرتضی طاهری