مناجات دیجیتالی
خداوند! فایل وجودم را فقط به عشق تو اوپن می کنم.
پروردگار! خودم اعتراف می کنم که تو مرا به صورت اورژینال و بدون خش آفریدی. اما من ذلیل و عاصی آن را با ویروس ها ی گناه وغفلت ،کاملا خراب نمودم؛ تا جایی که وجودم برای درک معارف هستی ارور می دهد و برای عرضه در صفحه نماز و مناجات با تو به اندازه کیلوبایتی ارزش ندارد.
خدایا! من غلط کردم، اشتباه کردم ، خطا کردم….
اما تو دوباره با پروگرام فضل و کرمت ، با من آنلاین شدی و مرا به عنوان بنده عزیرت کلیک نمودی کریما! تو نه تنها مرا بخشیدی بلکه آن ویروسی گناه را با آنتی ویروسی قوی به نام “توبه” دلیت کردی و حافظه مرا فرمت نمودی.
معبودا! آیا باز برایم پیامکی می فرستی؟
من که هر جا بروم، حتی به قول مولایم امام علی (ع) در جهنم هم به همه می گویم : من تو را دوست دارم و به رحمت و کرامت تو امیدوارم.
بارالها! تو را سپاس گزارم که مرا هدایت نمودی و متشکرم که مرا با اولیای بزرگوارت آشنا نمودی که آنان تمام خوبی هایت را اسکن نمودند و مانند مانیتوری صفات تورا برای عالمیان نمایش دادند.
پروردگارا!از تو ممنونم که مرا با نام کاربریت، یعنی “الله” آشنا کردی و خودت به من پسورد ورود به حیات طیبه یعنی بندگی و عبودیت را تعلیم دادی.
خداوندا! به تو التماس می کنم که فایل وپوشه مرا با فونت مخصوص خودت به صورت بولددر درایو بندگان مخلص خویش تایپ وسپس برای همیشه سیو کن وپس از طهارت و ویروس کشی آن را برای مولایم حضرت مهدی صاحب الزمان پرینت نما: زیرا می دانم که بارها آن آقا و صاحب من پس از بررسی فولدرهایم سرش را به زیر انداخته و مرا شرمنده خودت و خودش نموده است.
منبع : مجله آفاق شماره 39
سر به زیر نباشید!
وقتی شما مدت زیادی روی کتاب خم می شوید و در حالی که سر به زیر افکنده اید و مطالب مذکور را مطالعه می کنید، آرام آرام با یک مشکل بهداشتی رو به رو می شوید. شما یکی از مهم ترین اصول بهداشتی مطالعه را نادیده گرفته اید یکی از اصول اساسی مطالعه ،رسیدن مقدار کافی خون به مغز است وقتی به مغز شما خون کافی نمی رسد توانایی یادگیری شما کاهش می یابد؛ یعنی سلول هایی که مسئول ضبط و نگه داری اطلاعات وارد شده هستند غذا و اکسیژن کافی ندارند تا مسئولیت خود را به درستی انجام دهند و سلول های مغز شما با سرعت روخوانی شما هماهنگی ندارد؛ یعنی شما بدون هیچ دلیلی کارآیی خود را کاهش داده اید و آن وقت هر چه بیشتر می خوانید، کمتر یاد می گیرید.
وقتی که سر از ناحیه مفصل میان جمجمه و ستون فقرات زاویه حاده پیدا می کند و عضلات ناحیه جلوی گردن به یکدیگر فشرده می شوند، مهم ترین عروق ناحیه گردن یعنی عروق (کاروتید) تحت فشار قرار می گیرند و به راحتی نمی توانند عمل خون رسانی و انتقال اکسیژن و گلوکز به مغز را انجام دهند و همه آن چه بر شمردیم ، یک به یک اتفاق خواهد افتاد.
اگر شما به چند نکته بسیار آسان و کوچک زیر دقت کنید به این عارضه گرفتار
نمی شوید؛
ارتفاع میز وصندلی خود را به گونه ای تنظم کنید که برای خواندن کتاب نیازی به خم کردن سر نباشد .ارتفاع بلند صندلی و کوتاهی میز معمولا علت اصلی این حادثه ناگوار است.
در حالت نشسته و بدون میز و صندلی از قرار دادن کتاب روی پاها و خم کردن سر بر روی آن خودداری کنید. در حالت نشسته روی زمین بهترین وضعیت برای مطالعه آن ست که کتاب را در دستان خود بگیرید وآن را تا ارتفاع مناسبی بالا بیاورید.
وقتی کتاب مختصری پایین تر از سر شماست ، سعی کنید بیشتر نگاه خود را به سمت کتاب پایین بیاورید؛ نه سر خود را .
در حین مطالعه هر چند دقیقه یک بار سر خود را کاملا راست نگه دارید و چند لحظه در این حالت نگه دارید از این فرصت می توانید برای مرور مطالبی که مطالعه نموده اید استفاده کنید و بدانید که آنها را در ذهن خود حک می کنید؛ چون در بهترین فرصت آنها را به ذهن خود وارد می سازید و آن لحظه ورود خون تازه به سلول های مغزی است.
منبع: پرسمان، دکنر مژده پور حسینی
جرأت سخنرانی ندارم!
یکی از علتهای جرأت نداشتن برای ارائه سخنرانی ، نداشتن اعتماد به نفس کافی است . اگر بتوانید قبل از شروع کار ، اراده و اعتماد به نفس خود را تقویت کنید و به خود تلقین کنید که قادر بر انجام این کار هستید ، مشکل شما تا حد زیادی حل می شود . علاوه براین ، به بعضی دیگر از راهکارهای برطرف شدن این مشکل اشاره می شود ؛ اما قبل از ، توجه به مقدمه زیر در این باره بایسته است :
اضطراب و ترس از شرکت در برنامه های جمعی ، علت های زیادی دارد یکی از آنها داشتن افکار منفی است و چون زیر بنای احساسات انسان ، افکار اوست ، اگر این افکار منفی باشند ، احساسات نیز منفی و تخریب گر خواهد بود . اگر بتوانید افکار منفی را تبدیل به افکار مثبت کنید ، ترس شما از بین می رود .
چند نمونه از افکار منفی که منجر به ترس از سخن گفتن در حضور جمع می شوند عبارتند از :
1- اگر من صحبت کنم می ترسم عصبی و مضطرب شوند و نتوانم نظراتم را به روشنی بیان کنم
2- من نباید مضطرب شوم .
3- اگر نتوانم درست صحبت کنم همه مرا مورد تمسخر قرار می دهند .
4- این اتفاق نشان میدهد که من انسان بی عرضه و حقیری هستم.
اگر شما بتوانید این افکار منفی را تبدیل به افکار مثبت کنید ، یقینا مشکلتان حل خواهد شد .
یعنی به جای اینها اینگونه فکر کنید :
1- اگر من صحبت کنم ممکن است ابتدا عصبی و مضطرب شوم اما این طبیعی است و وقتی شروع کردم آرامش بیشتری پیدا می کنم.
2- من بزرگترین جلسه گردان و سخنران دنیا نیستم اما می توانم نقطه نظر هایم را ارائه دهم 3- هیجان داشتن اشکال ندارد همه ما در این موقع چنین احساسی پیدا می کنیم .
این که چرا باید این طور فکر کنیم ، به این دلیل است که اگر ما در مقابل اضطراب خود مقاومت کنیم ،وضع بدتر می شود ؛ پس باید آن را بپذیریم ؛ ولی بزرگ نمایی نکنیم .
در مورد این فکر منفی- که ممکن است شما را مسخره کنند – به خود چنین بگویید : لازم نیست همه مردم دنیا مرا قبول داشته باشند زیرا من هرگز انسان کاملی نیستم پس طبیعی است که مورد تمسخر عده ای باشم در مورد این فکر منفی که آدم بی عرضه و حقیری هستی به خود بگویید : هیچ رابطه ای بین خوب حرف زدن در جمع و این که من یک انسان حقیر و بی ارزش و بی عرضه ای باشم وجود ندارد و این فرض غلط است که اگر عده ای مرا قبول ندارند و حقیر می پندارند همه مردم بپندارند و هیچ کس مرا دوست نداشته باشد بنابراین ما می توانیم با اصلاح افکار منفی خود بسیاری از احساسات نادرست مان را که برخاسته از این افکار منفی است از بین ببریم .
منبع: مجله پرسمان شماره 70
آیا به قشنگی مروارید دقت کردی؟
درخشندگی اش برق از چشم آدم می بره. آیا به خاطر وجود صدفه است که مروارید قشنگه ؟ آیا مروارید بدون صدف قشنگ می شه ؟ خیر ، زیرا صدف مروارید را از انرژیهای منفی حفظ می کند چرا مروارید تو پوشش صدف رشد می کنه ؟ چرا قلب انسان توی قفسه سینه قرار گرفته است چرا چشمهای انسان در پوشش پلک قرار گرفته؟
چرا علفهای هرز خودرو هستند ولی گلهای زیبا احتیاج به مراقبت دارن؟
چرا تمام سنگهای قیمتی و زیبا مانند الماس در دل عمیق ترین کوهها شکل
می گیرند ؟
چرا زنان عفیف در حجابند ؟
چرا حجاب و پوشش امری فطری است ؟
چرا خدا به زنان حجاب را توصیه کرده ؟
از پوست میوه ای چنین فهمیدم که هر چیزی برای خود خویش پوشش دارد
منبع : نشریه داخلی
مراسم افتتاحیه آغاز سال تحصیلی مدرسه علمیه الزهرا(س) ساری
به همت مدرسه علمیه الزهرا(س) ساری مراسم افتتاحیه به منظور ایجاد و شور و انگیزه برای طلاب در طول سال تحصیلی در تاریخ26/06/1390 برگزار گردید برنامه های اجرا شده در این مراسم به قرار ذیل می باشد:
1. تلاوت قران کریم
2 سرود جمهوری اسلامی ایران
3. دعای سلامتی حضرت ولی عصر(عج)
4. بیان دیدگاه یکی از فارغ التحصیل موفق با موضوع تجربه و مراقبت
5. سخن کوتاه یکی از طلبه های جدید الورود با موضوع انگیزه ها و امید ها
6. سخنرانی مدیر مدرسه
7. سخنرانی آقای حاجی تبار استاد حوزه و دانشگاه
8. پذیرایی و اهدا بسته فرهنگی به طلاب پایه اول
مدیر مدرسه الزهرا (س) ساری سرکار خانم خاتمی در مراسم افتتاحیه آغاز سال تحصیلی اظهار داشتند هیچ چیز بالاترازکلام الهی نیست خداوند به شما طلاب توفیق یادگیری علوم اسلامی و کلام الهی را داده و شما را انتخاب نموده است وی با بیان داستان علم آموزی حضرت موسی(ع) از حضرت خضر(ع) اشاره نمودند که موسی (ع) با این که پیامبر اولوالعزم بود ولی از مقام تحصیل و یادگیری فارغ نشد و شاگرد عبد صالح حضرت خضر شدند شما طلاب گرامی هم که دعوت شده اید فاستقم کما امرت در این راه استقامت داشته باشید.
آقای حاجی تباراستاد حوزه و دانشگاه بیان فرمود: فرصت ها برای انسان دو گونه است فرصت به یاد ماندنی یا فرصت بر باد دادنی. شما طلاب هم باید فرصت ها را غنیمت شمارید و امروز روز شروع دینی و تحصیلی شماست بیاید امروز خاطره به یاد ماندنی بسازید وی اظهار داشت شما طلاب سفیران دین، پیک شریعت و ماموران دینداری هستید و حضور شما در این مکان مقدس از نعمات الهی می باشد که از این نعمات از شما سئوال می شود