یا لیتنی...
بی تردید هر یک از ما در ژرفای دل و جان خویش گاه و بیگاه ” ای کاش “هایی را زمزمه کرده ایم . ای کاش در زمره حاجیان بودم ، ای کاش دعای عرفه را در زمین مقدس کربلا نجوا می کردم، ای کاش همچون بندگان خاص خدا شب ها را به دعا و مناجات و اشک و آه سر می کردم ، ای کاش توفیق هم سنگری با دلاور مدان عرصه عرفان و حماسه را داشتم و ده ها و صدها ای کاش از این دست.
آیا تاکنون با خود اندیشیده اید که جایگاه این آرزوها و تمناها در وجود ما چیست؟ چرا ” ای کاش: های مردم با هم متفاوت است؟ آیا این گونه آرزوها و تمنیات برای ما آثاری نیز در پی دارد؟
پاسخ کوتاه به همه این پرسش ها آن است که آری ، آرزوها و امیدها و افسوس ها و حسرت های آدمیان در وجود آنان جایگاه بسیار مهمی دارد، چرا که از یک سو حکایت گر شعاع وسعت بینش و عمق خرد و اندیشه انسان هاست و از سوی دیگر تاثیری بس بزرگ در سرنوشت آن ها دارد.
میان آن کس که روز و شب خود را با اندوه و حسرت عقب ماندن در میدان مسابقه دنیا طلبی سپری می کند و پیوسته به نداشته های خود می اندیشد و فریاد” یا لیت لنا مثل ما کان لقارون” سر می دهد. با دیگری که حسرت نبود در کنار شهدای کربلا او را می آزارد و با صدق نیت ” یا لیتنی کنت معکم” می گوید، فرسنگ ها فاصله است.
چه شکاف عمیقی است بین آن که تمنای شهوت و شهرت و قدرت خواب از چشمانش می بارید با دیگری که در حسرت از دست رفتن یک شب سحرخیزی، اشک از دیدگانش سرازیر می شود!!
به راستی چه مخلوق شگفت آوری است انسان.
قرآن کریم راز بزرگ این همه تفاوت را بیان فرموده ، آنجا که می فرماید:
فاعرض عن من تولی عن ذکرنا ولم یرد الا الحیاه الدنیا ذلک مبلغهم من العلم؛1
این راز بزرگ رابطه ناگسستنی میان علم واراده آدمیان است.
انسان ها آن قدرکه می فهمند، می خواهند ، آن قدر که درک می کنند آرزو می نمایند.2
منبع:1- سوره نجم :29-30
2-ماهنامه خلق ش25