مرغابی خیال اندیش
18 مهر 1390
مرغابی ، در آب برکه ای، روشنایی ستاره را می دید، می پنداشت که ماهی است ، هر بار به نیت ماهی به طرف آن می رفت . ولی چیزی پیدا نکرد، چون این کار را چندین بار تکرار کرد و نتیجه ای نداشت ، نا امیدانه ، از کنار برکه عبور کرد.
روز دیگر به همان جا آمد ، هرگاه ماهی در آب می دید، خیال می کرد. روشنایی است هیچ تلاشی نمی کرد، نتیجه ی این تجربه آن شد که همه روز گرسنه ماند.
منبع: کلیله ودمنه