مرغابی خیال اندیش
مرغابی ، در آب برکه ای، روشنایی ستاره را می دید، می پنداشت که ماهی است ، هر بار به نیت ماهی به طرف آن می رفت . ولی چیزی پیدا نکرد، چون این کار را چندین بار تکرار کرد و نتیجه ای نداشت ، نا امیدانه ، از کنار برکه عبور کرد.
روز دیگر به همان جا آمد ، هرگاه ماهی در آب می دید، خیال می کرد. روشنایی است هیچ تلاشی نمی کرد، نتیجه ی این تجربه آن شد که همه روز گرسنه ماند.
منبع: کلیله ودمنه
میلاد عالم آل محمد مبارک
خادما، گریه کنان صحن تو جارو میزنن
همه نقاره ، یا ضامن آهو می زنن
یکی بین ازدحام میگه کربلا ،میخوام
یکی می بنده ،دخیل بچه ام مریض به خدا، برام عزیز به خدا
آقا جون ، آقا جون
دلامون همه آباد، رسیده شام میلاد
بازم خیلی شلوغه پای پنجره ،فولاد
کی میشه آقا منو کفتر گنبد کنی، راهی مشهد کنی
کاش منم مثال آهو توی صحرا بودم صید تو مولا بودم
علی موسی الرضا یا علی موسی الرضا
عده ای با کرمت مجنون و با صفا شدن
خیلی ها از کرمت راهی کربلا شدن
دل که مبتلا میشه جنسش از طلا میشه
آقا جون آقا جون…
مسلمان حقیقت بین
سه نفر با هم در راهی ، رفیق بودند، مقداری طلا پیدا کردند، آن را فروختند و حلوا خریدند. یکی از آنها یهودی ، دیگری مسیحی و سومی مسلمان بود. آنها با هم تصمیم گرفتند، حلوا را فردا بخورند. زیرا اندک بود و کسی می توانست حلوا بخورد که شب بهترین خواب را دیده باشد. هدف آن دو این بود که به مسلمان حلوا ندهند.
مسلمان نیمه شب از خواب بیدار شد، گرسنه بود، همه ی حلوا را خورد. وقتی صبح شد، هر سه بیدار شدند. مسیحی گفت:"عیسی(ع) به خواب من آمد و مرا به آسمان برد". یهودی گفت"موسی (ع) ، مرا برای تماشای بهشت برد. اما عیسی تو را به آسمان چهارم برده بود. بین بهشت و آسمان، خیلی فرق است!؟” مسلمان گفت:"فرشته ای آمد، گفت: ای بیچاره یکی را عیسی به آسمان برد، آن یکی را موسی به بهشت برد، تو اینجا تنها مانده ای این حلوا را بردار و بخور، بیدار شدم و حلوا را خوردم”
آن دو با ناراحتی به او گفتند:” به خداوند سوگند: خواب آن چیزی بود که تو دیدی، خواب ما خیال و باطل بود.”
منبع : مقالات شمس
سرگیجه
سرگیجه نشانه چیست ؟ چرخیدن همه چیز به دور سر ، هنگامی که سوار چرخ و فلک هستید ، چیزی عادی است . اما اگردرخانه ی خود نشسته اید و این حا لت روی دهد ، خوشایند نیست . در برخی موارد ، همه ی ما دچارسرگیجه می شویم . برخی افراد هنگامی که از بالای ساختمان بلندی به پایین نگاه می کنند ، یا سوارچرخ و فلک می شوند ، سرگیچه پیدا می کنند . حتی فضا نوردان نیز ممکن است درهنگام فضا پیمایی دچار سرگیچه شوند . در70 درصد موارد ، سرگیجه علامت اختلال درگوش درونی است ، که مثل یک چرخش نما ( ژیروسکوپ ) حالت تعادل بدن را حفظ می کند . اما همین سرگیجه ممکن است نشانه ای برای بیش از 350 ناخوشی باشد ، از جمله سرماخوردگی ، انفلوانزا ، الرژی ، فقر غذایی ،مرض قند ، خونریزی داخلی ، بیماری قلبی ، و سکته مغزی . کارهای زیادی برای متوقف کردن سرگیچه می توان انجام داد : ولی اگر سرگیجه بدون دلیلی دارید ، به پزشک مراجعه کنید ، چون شما نمی توانید تشخیص دهید که ایا علامت یک بیماری جدی است یا نه . دراینجا ، مواردی برای درمان سرگیچه پیشنهاد می شود .
چه وقت به پزشک مراجعه کنیم ؟
زمانی که سرگیجه بدون دلیل ، شدید ، مکرر، یا پایداراست . زمانی که همراه با سرگیجه ، گوش زنگ می زند یا ناگهان شنوایی از بین می رود . وقتی که دید ناگهان مختل شده است یا دو بینی روی داده است . هنگامی که سرگیچه همراه با سردرد شدید است . وقتی که سابقه خانوادگی سرگیچه وجود دارد . به گوشتان استراحت دهید گوش داخلی به کمک پاها و چشم ها ، تعادل بدن را حفظ می کند . روی صندلی بنشینید و دسته ان را بگیرید ، وچند دقیقه به چیزی خیره شوید. این کارمی تواند سرگیجه را تسکین دهد ، چون مغز از دریافت پیام های خطایی که ازگوش درونی می رسد ، خود داری می کند . اما اگرسرگیجه مقاوم است ، دراین کار زیاده روی نکنید و حتما نزد پزشک بروید .
لاک پشتی راه بروید
هنگام سرگیچه بسیار اهسته راه بروید واز حرکت دادن ناگهانی سرخوداری کنید ، مخصوصا وقتی بلند
می شوید یا دراز می کشید . در عوض ، مرحله به مرحله حرکت کنید . مثلا وقتی می خواهید از رختخواب بلند شوید ، اول لااقل 30 ثانیه برلبه ی تخت بنشینید و بعد برخیزید . داروهایتان را کنترل کنید بسیاری داروها ، مخصوصا داروهای پایین اورنده ی فشارخون ، دارای عارضه ی جانبی سرگیجه هستند . پزشک درصورت وجود سرگیجه ، داروی مصرفی شما را تغییرخواهد داد .
نمک زیاد نخورید
خوردن زیاد نمک باعث احتباس اب در بدن می شود و کارگوش درونی را مختل می کند . غذاهای شورو کنسروها را از برنامه ی غذایی خود حذف کرده و مقدار نمک مصرفی را به 2گرم ( یک قاشق چایی خوری ) درروزکاهش دهید .این مقدار نمک موجود درغذای پخته شده به طورمعمول وجود دارد .
ازخوردن مواد محرک خودداری کنید
قهوه نخورید و سیگار نکشید ، چون حساسیت بدن را نسبت به حرکت بالا می برد . اگراصرار به خوردن قهوه یا چای دارید ، لااقل ان را به یک یا دو فنجان در روز محدود کنید . می توانید به جای اینها از چای گیاهی که کافئین ندارد استفاده کنید .
ارامش داشته باشید
افرادی که تحت تنش روانی هستند یا اضطراب دارند ، بیشترگرفتارسرگیجه می شوند . با نرمش و تنفس عمیق ، خود را ارام کنید . مواد حساسیت زا را بیابید سرگیجه می تواند نشانه ی الرژی به گرده ی گل باشد ، حیوانات خانگی و حتی مواد غذایی باشد . عامل حساسیت اور را پیدا کرده و از ان دوری کنید .
دارو بخورید
برخی داروها ی بدون نسخه حاوی دیمن هیدرینات یا مکلیزین حساسیت گوش درونی را به حرکت کاهش داده و سرگیجه را از بین می برند . اما درسرگیجه ی شدید داروها ی قوی تری لازم است . خوردن دارو اخرین راه درمان در بیماران گرفتار سرگیجه ی شدید است . با گذشت زمان ، مغز ، خود توانایی مقابله با انواع سرگیجه را پیدا می کند .
ورزش برای درمان سرگیجه
داشتن فعالیت جسمانی ، یکی از بهترین راه های درمان سرگیجه ی ناشی از اختلال گوش درونی است . ورزشی که حرکات سر و بدن داشته باشد ، مثل ، شنا ، دویدن ارام ، پیاده روی و حتی کاراته به درمان سرگیجه کمک می کند. اگر تحرک داشته باشید بر سرگیجه پیروز می شوید.
ورزش را به تدریج شروع کنید
در برخی افراد، بلندشدن و کمی راه رفتن هم ایجاد سرگیجه می کند اما می توانید آرام حرکت کنید و با شروع سرگیجه دوباره بنشینید یعنی اگر بتوانید فقط سه قدم بدون سرگیجه راه بروید شروع خوبی برای ورزش است .این ورزش –حرکت سرگیجه نشستن را باید چندین بار انجام دهید سه بار در روز و هر بار به مدت2 تا 15 دقیقه بسیارخوب است اما اگر در شروع کار فقط 20 ثانیه تحمل آن را دارید اشکالی ندارد .20 ثانیه ورزش بهتر از هیچ است.
حرکات چرخشی انجام دهید. انجام حرکات آرام چرخشی و موزون به درمان سرگیجه کمک زیادی می کند.
می توانید با چرخش های 90 درجه ای شروع کنید و بعدا چرخش های سریع تر و تندتر انجام دهید.
منبع: پزشک خود باشیم،دانسنتی های پزشکی
حاتم طائی وپیرمرد خارکن
حاتم طائی از جوانمردان و بخشندگان عرب بود .از او پرسیدن ، آیا در جهان از تو بزرگ منش تر دیده ای یا شنیده ای ؟ گفت :"بله یک روز چهل شتر قربانی کرده بودم ، بزرگان عرب را دعوت کرده بودم به صحرایی برای کاری رفته بودم پیرمرد خار کنی را دیدم ، پشته ای از خار جمع کرده بود. نزدیک رفتیم ، به او گفتم : چرا به مهمانی حاتم طائی نمی روی، درحالی که مردم زیادی بر سفره ی او جمع شده اند؟ پیرمرد نگاه معنی داری به من کرد و گفت :
هر که نان از عمل خویش خورد
منت حاتم طائی نبرد
پس او از من جوان مردتر وبلند همت تر بود
گلستان سعدی