مقاله "امکان سنجی اشتغال طلاب خواهر در حین و پس از فراغت از تحصیل"
باسمه تعالی
امکان سنجی اشتغال طلاب خواهر در حین و پس از فراغت از تحصیل
(مطالعه موردي مدارس علميه خواهران شهرستان ساري)
چکیده
مهمترین رسالت طلاب، تبلیغ است، برای این امر مهم مستثنی از استفاده ازابزارمادی نمی باشند. چنان چه ابزاری مانند اشتغال، زمینه ی گسترده تری برای تبلیغ فراهم خواهد آورد. در واقع بهره مندی از این ابزار برای طلاب در سطح جامعه نقش موثرتری در پیشبرد اهداف دینی جامعه خواهد داشت لذا ضروری است در شرایطی که همهی مسئولان کشور در پی بالابردن و افزایش موقعیتهای شغلی جدید هستند و یکی از شاخصهای موفقیت هر دولت، کمکردن جمعیت بیکاران است طلاب حوزه علمیه نیز در زمینه های مختلف دارای شغل باشند.این تحقیق با هدف امکان سنجی اشتغال طلاب خواهر مدارس علمیه خواهران شهرستان ساری و با روش کتابخانه ای و پیمایشی به این سوال پاسخ می دهد آیا با توجه به تغییر سبک زندگی، امکان ایجاد شغل برای طلاب در امور مختلف جامعه وجود دارد؟ جامعه آماري اين تحقيق را طلاب خواهر مدارس علميه الزهرا(سلام الله عليها)، نور الزهرا(سلام الله عليها)، نرجس(سلام الله عليها) ساري تشكيل مي دهند و تعداد نمونه در اين جامعه آماري 250 طلبه مي باشند. از مهم ترین یافته های تحقیق می توان گفت با وجود سبک زندگی عصر کنونی و با توجه به مستنداتی که از مصاحبه با اسناد بالادستی وجود دارد، تحول در اشتغال طلاب خواهر حائز اهميت است و ایشان در پی فعالیت هایی همچون رایزنی با ارگان های مختلف برای اشتغال می باشند و با توجه به نتایج پرسش نامه، عامل امکانات موجود در جامعه، مهترین عامل گرایش افراد به تحصیل در حوزه و عامل زمان، کم اهمیت ترین عامل تحصیل افراد در حوزه می باشد. همچنین امتیاز امید به اشتغال طلاب خواهر مدرسه علمیه خواهران الزهرا (سلام الله علیها)،50 می باشد که نشان دهنده امیدواری پایین طلاب به اشتغال از طریق تحصیل در حوزه می باشد. با توجه به مصاحبه افراد بالادستی حوزه علمیه خواهران استان مازندران بدست آمده که طلاب در زمینه های مختلف در حال اشتغال هستند؛ همچون آموزش و پرورش، خیاطی، آرایشگری، موسسات قرآنی، دادگاه های خانواده و….که برنامه آنان تقویت اشتغال طلاب در این زمینه ها است.
کلید واژه ها: اشتغال، طلبه، کار، امکان سنجی، خواهران، تبلیغ
مقاله«مؤلفه های اخلاق سیاسی حاکم ومردم بامطالعه موردی سوره حجرات»
باسمه تعالی
مؤلفه های اخلاق سیاسی حاکم ومردم با مطالعه موردی سوره حجرات
چکیده :
معصومه نوری
وظایف بین حکومت و مردم، همواره از چالشهای معرفتی و علمی میان نخبگان و جوامع بشری بوده است . دین اسلام دینی سرشار از رهنمودهای اخلاقی و اجتماعی ست که اگر این رهنمودها به منسهی ظهور برسند قطعا مدینهی فاضله ای ایجاد خواهد شد که جامعهی اسلامی انتظارش را میکشد و اهمیت این امر برکسی پوشیده نیست که هر فرد، سازندهی بخشی از اجتماع است و با اصلاح تکتک افراد، جامعه نیز اصلاح خواهد شد. این مولفات اخلاقی را میتوان در سراسر آیات و روایات اسلامی یافت ولی مجموعه ی بسیاری از مولفات اخلاق سیاسی و اجتماعی در سورهی مبارکهی حجرات گرد هم آمده اند و این مقاله سعی دارد با روش توصیفی و با استفاده از منابع مرتبط و معتبر شرحی از آداب سیاسی و اجتماعی ذکر شده در سورهی حجرات، بین مردم و حکومت را بیان کند. نتایج حاکی از آن است که وظایف حاکم در قبال مردم شامل لزوم تبیین خبر فاسق و اصلاح بین مومنین در صورت جدال است. همچنین وظایف مردم در قبال حاکم اسلامی شامل سبقت نگرفتن از حاکم در بیان حکم، رعایت احترام حاکم در هنگام سخن گفتن، عدم اصرار برای پیروی حاکم از درخواست مردم و… می باشد.
کلید واژه : اخلاق ، سیاست ، اخلاق سیاسی ، حکومت ، مردم
مقاله "مروری بر مصادیق حرامخواری از صدر اسلام تا عصر حاضر"
مروری بر مصادیق حرامخواری از صدر اسلام تا عصر حاضر
ساناز اسماعیلی فر
چکیده:
آدمی در طول حیات خویش تحت تاثیر عوامل بسیاری قرار دارد که این عوامل هر کدام میتواند سعادت و یا شقاوت او را در زندگی رقم بزند. یکی از مواردی که همواره دین اسلام بر آن تأکید داشته، مسأله کسب درآمد حلال است زیرا اثر شوم درآمد حرام گاهی تا نسل ها باقی می ماند. حرام خواری مفهوم گسترده ای است که مصادیق بسیاری را در بر می گیرد به گونه ای که می توان گفت هرآنچه از مال، که به باطل کسب شود از مصادیق حرام خواری است. معیار و مصداق حرام خواری در طول تاریخ گسترده تر شده؛ لذا آثار منفی و زیان بار آن نیز دامنه وسیعی را در بر می گیرد. بنابراین با شناخت این مصادیق می توان انسان را از ابتلا به آثار منفی آن محفوظ داشت. این تحقیق به روش کتابخانه ای و پردازش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است و با مطالعه در کتب تاریخی و تفسیری به یازده مصداق از حرام خواری اشاره کرده است که جدیدترین مصداق، تولید محصولات تراریخته است.
کلیدواژه ها: حرام خواری، درآمد، مال، ربا، باطل
ماهیت فرشته و ملائک
در كتاب بحار از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: خداى عز و جل ملائكه را از نور آفريده است.
نظر : در اینجا امام صادق (ع) می فرمایند ملائکه از نور آفریده شده است.حال باید دید این نور چه نوری است ؟آیا همان نوری است که خدا در قرآن در سوره نور آیه 35
می فرماید: خدا نور آسمان و زمین است.
ولی فرشته ها نمی توانند از این نور باشند ، زیرا خدا در قرآن می فرماید هیچ شی مانند خدا نیست.از لحاظ عقلی هم فرشته نمیتواند مانند خدا باشد چون در این صورت خدا مثل و مانند پیدا می کند و این امر مخالف اصل توحید و یکتایی پروردگار است.
پس فرشته ها از چه خلق شده اند؟
بهتر است یک روایت دیگر را مرور کنیم.
امام صادق (ع) می فرمایند: ملائكه آب و طعام نمىخورند، و ازدواج ندارند، و تنها با نسيم عرش، زندهاند، و براى خداى عز و جل فرشتگانى است كه تا روز قيامت يكسره در ركوعاند، و براى او فرشتگانى ديگر است كه تا روز قيامت يكسره در سجدهاند".
در این جا چند نکته را می توان استخراج کرد :
1) «فرشته ها آب و طعام نمی خورند» این قسمت از حدیث به ما می فهماند که ملائک از جنس موجودات کربنی (مانند انسان و یا حیوانات) نیستند ، پس نیازی به پروتیین کربو هیدرات و سایر ریز مغذی ها ندارند ، پس مانند انسان ها و حیوانات خستگی و نیاز به خواب را هم ندارند و توانایی کار بسیار بالایی دارند.در نکته شماره چهار بیشتر به این مهم می پردازیم.
2) «و ازدواج ندارند» این نکته به ما می فهماند که فرشته ها بر خلاف سایر موجودات قابلیت تولید مثل ندارند و خدا آنها را به تنهایی خلق می کند.
3) «تنها با نسیم عرش زنده هستند» این نکته به ما می گویید فرشته زنده است در واقع مانند یک تکه سنگ نیست بلکه حرکت دارد و توانایی انجام کار را دارد ، اما انجام کار نیاز به انرژی دارد در ادامه منبع این انرژی ذکر شده «نسیم عرش» ، بله نسیم عرش انرزی فرشته ها را تامین می کند. در ادامه بحث ماهیت نسیم عرش را مشخص می سازیم.
4) « و براى خداى عز و جل فرشتگانى است كه تا روز قيامت يكسره در ركوعاند، و براى او فرشتگانى ديگر است كه تا روز قيامت يكسره در سجدهاند» در این نکته این مسئله مهم مطرح می شود که فرشته گان خستگی ندارند یعنی به مدت بسیار طولانی قادر به انجام فعالیت هستند و این به علت ساختار پیچیده فرشته ها می باشد.
اکنون در یک جمع بندی به این نتیجه می رسیم که فرشته ها موجوداتی هستند که ساختار کربنی ندارند در نتیجه به مواد غذایی نیاز ندارند این موجودات تولید مثل ندارند فرشته ها توانایی انجام کار دارند انرژی این کار را هم از نسیم عرش کسب می کنند فرشته ها طوری ساخته شده اند که تا مدت بسیار طولانی قادر به انجام کار و فعالیت هستند.
فرشته ها دیگر چه خصوصیاتی دارند؟
بهتر است یک حدیث دیگر را بررسی کنیم:
امام ابوجعفر (ع) فرموده: خداى عز و جل اسرافيل و جبرئيل و ميكائيل را از يک تسبيح آفريد، و برايشان گوش و چشم و تيزى عقل و سرعت فهم قرار داد".
در این حدیث ما می توانیم به این چند نکته پی ببریم:
1) ساختار و نحوه آفرینش 3 فرشته معروف (اسرافيل و جبرئيل و ميكائيل) شبیه به هم بوده در واقع خداوند از یک الگوی واحد برای آفرینش آنها استفاده کرده است.
2) نکته دوم که بسیار مهم می باشد این است که خدا برای فرشته ها گوش ( واحد دریافت فرامین صوتی ) و چشم ( واحد دریافت فرامین تصویری) قرار داده چه بسا امکاناتی دیگری هم برای آنها در نظر گرفته شده باشد که در حدیث به آنها اشاره نشده است.
3) نکته سوم داشتن تیزی عقل و سرعت فهم بالای فرشته ها است.
اکنون اگر نکته های این احادیث را با هم ترکیب کنیم به ماهیت واقعی و ساختار فرشته پی می بریم نظر من این است که فرشته
در واقع یک ابر کامپیوتر بسیار هوشمند است در واقع یک ربات بسیار بسیار پیشرفته می باشد. رباتی که توانایی تولید مثل ندارد.
فرشته می تواند کار کند دارای حس های بینایی و شنوایی است ( در واقع دارای ورودی صدا و تصویر است ) نیاز به غذا ندارد اما به انرژی احتیاج دارد این انرژی می تواند انرژی برق باشد یا هسته ای یا انرژی دیگری که ماهیت آنها هنوز برای ما انسانها معلوم نیست.
حال این بحث را با بررسی قرآن مجید پی می گیریم:
خداوند در قرآن می فرمایند که بعد از آفرینش انسان دستوری به تمامی فرشته ها داده شد مبنی بر این که باید بر انسان سجده کنید همه فرشته ها بدون استثنا سجده کردند به غیر از ابلیس که از جن بود.
نکته که در اینجا کاملا مشهود است نداشتن اختیار در فرشته ( و داشتن اختیار در جن است ، ما بحث جن را فعلا به کنار می گذاریم) است.دقیقا مانند یک ماشین که تنها به دستورات داده شده عمل می کند.
در کتاب تورات بخش بسیار مهمی است به نام مکاشفه حزقیال نبی که در آن حزقیال یکی از فرشتگان خدا را مشاهده می کند.توصیفی که حزقیال از آن موجود می کند مشابه یک سفینه فضایی پیشرفته است در واقع او فرشته را دیده که توانایی حرکت در فضا را دارد.
همانطور که می دانید فاصله زمین با عرش الهی 50000 هزار سال است و فرشتگان در یک روز این فاصله را طی می کنند پس سیستم پیشرانی که فرشته از آنها استفاده
می کند باید بسیار مجهز باشد دلیل این مدعا هم آیه 1 سوره فاطر می باشد:
ِبسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ یزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ
ستایش مخصوص خداوندی است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانی قرار داد دارای بالهای دوگانه و سهگانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرینش میافزاید، و او بر هر چیزی تواناست!
در این آیه نکات بسیار مشهودی بر ساختار فرشته مشهود است:
1) خداوند فرشته را در آین آیه رسول نامیده است کلمه رسول به معنای فرستاده است و موجودی توانایی فرستاده شدن را دارد که توانایی حرکت را داشته باشد ، اما وسیله حرکت فرشتگان چیست؟
2) در قسمت بعدی آیه ، خداوند ماهیت وسیله حرکتی ( سیستم پیشران ) فرشته را مشخص می کند :
« فرشتگان را رسولانی قرار داد دارای بالهای دوگانه و سهگانه و چهارگانه» ، بیایید کلمه بال را با کلمه موتور یا موشک عوض کنیم و آیه را یک بار دیگر با هم بخوانیم: «فرشتگان را رسولانی قرار داد دارای موتور های دوگانه و سهگانه و چهارگانه»
پس به طور کلی فرشتگان ماشین ها و ربات های بسیار پیشرفته هستند با قدرت محاسبه اطلاعات وتجزیه و تحلیل داده ها توانایی سفر های فضایی را دارا می باشند اما از خود اختیاری ندارند و هرگز از دستورات سر پیچی نمی کنند آنها توانایی کشف و شناخت مجهولاتی را ندارند.
جهان ماوراى طبيعت
1.فرشته
گفتيم كه در جهان شناسى اسلامى، بخشى از عالَم خلقت به موجودات فراطبيعى اختصاص دارد. در اين جا گذرى بر ديدگاه اسلام درباره موجودات غيرمادى خواهيم داشت.
يكى از اصول مسلم جهان شناسى اسلامى، وجود موجوداتى است كه آن ها را «مَلَك» يا «فرشته» مى خوانيم. در آيات و روايات فراوانى از فرشتگان و ويژگى ها، اوصاف و افعال آنان سخن گفته شده است. در اين جا، به اختصار، به بخشى از ديدگاه هاى اسلام درباره اين گروه از آفريدگان الهى اشاره مى كنيم:
الف. ماهيت فرشتگان: در قرآن كريم، سخن صريحى درباره ماهيت و چيستىِ فرشتگان و خميرمايه خلقت آنان نيامده است. آنچه مسلّم است، فرشتگان ماهيتى مغاير با انسان و ديگر مخلوقات ذى شعور (جن و حيوانات) دارند:(1) امّا اين مسأله كه ماهيت آنها چيست، مورد اختلاف است. گروهى از دانشمندان مسلمان، فرشتگان را موجوداتى مجرّد و غيرمادى مى دانند و گروهى ديگر، آنان را داراى جسم لطيف ـ كه با جسم غيرلطيف كه داراى ابعاد سه گانه و وزن و حجم و نيز قابل ادراك حسى است، تفاوت دارد-به شمارمى آورند. با اين حال، هر دو گروه، بر اين مطلب اتفاق نظر دارند كه فرشتگان به كمند حواس ظاهرى بشر در نمى آيند و قابل ادراك حسى نيستند.(2)
ب. عصمت و عبادت فرشتگان: سرشت فرشتگان گوهرى تمامْ عقلانى است و در وجود آنان از اميال نفسانى و خواست هاى شهوانى خبرى نيست. از اين رو، همواره به تسبيح و تنزيه پروردگار مشغول اند و هرگز راه مخالفت و عصيان را نمى پيمايند. قرآن در توصيف فرشتگان مى گويد: بلكه (فرشتگان) بندگانى ارجمندند، كه در سخن بر او پيشی نمى گيرند، و خود به دستور او كار مى كنند.(3) و نيز درباره فرشتگانى كه نگاهبان دوزخ اند، مى خوانيم:
از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمى كنند و آنچه را كه مأمورند انجام مى دهند.(4)
ج. رسالت الهى; فرشتگان از جانب خداوند رسالتى الهى دارند: «اللّهُ يصطفى مِن الملائكة رُسلا; خداوند از ميان فرشتگان رسولانى برمى گزيند».(5)
باتوجه به نقشى كه فرشتگان، به اذن خداوند، درتدبير امور عالم دارند، مى توان گفت كه رسالت آنان شامل دو بخش است: رسالت تكوينى كه به وساطت آنان در تدبير امور عالم و انجام فرامين الهى مربوط مى شود و رسالت تشريعى كه به ميانجى بودن آنان در نزول وحى به پيامبران بازمى گردد.
د. كارهاى فرشتگان; قرآن كريم كارهاى فراوانى را براى فرشتگان برشمرده است.(6) وساطت در نزول وحى و ابلاغ پيام الهى به پيامبران،(7) تدبير امور عالم و وساطت در وصول فيض الهى بهمخلوقات،(8) استغفار و شفاعت براى مؤمنان(9) و امداد آنان،(10) لعن كافران،(11) ثبت اعمال بندگان(12) و قبض روح آنان در هنگام مرگ(13) از جمله مأموريت هاى الهى است كه فرشتگان آن ها را اجرا مى كنند. فرشتگان در عالم برزخ(14) و آخرت نيز حضور دارند; گروهى از آنان در بهشت مستقرّند(15) و گروهى نيز نگاهبان دوزخ و دوزخيان اند.(16)
افزون بر آنچه يادشد، فرشتگان همواره به عبادت و تقديس و تسبيح خداوند اشتغال دارند و هيچ گاه از اين عمل فراغت نمى يابند و به كارى ديگر نمى پردازند. به گفته قرآن كريم:
و آنان كه نزد اويند [يعنى فرشتگان] از پرستش او نه سرپيچى مى كنند و نه خسته
مى شوند. شبانه روز [و همواره خداى را ]تسبيح مى گويند و [در اين كار] سستى
نمی ورزند.(17)
د. اصناف و مراتب فرشتگان; باتوجه به آنچه گفته شد، مى توان فرشتگان را برحسب مأموريت هاى گوناگونى كه دارند، به گروه هاى مختلفى تقسيم كرد. اين نكته كه آيا اصناف مختلف فرشتگان اختلاف نوعى دارند، و يا اين كه در نوع و ماهيت تفاوتى با يكديگر ندارند، بر ما پوشيده است. از مجموعه آيات و روايات اين مقدار برمى آيد كه فرشتگان مراتب و مدارج مختلفى دارند و گروهى در زمره كارگزارانِ گروه ديگر به شمار مى آيند. قرآن بر اين مطلب گواهى مى دهد كه هر يك از فرشتگان از جايگاه و رتبه خاصى برخوردار است: «وما مِنّآ إِلاّ لَهُ مقامٌ معلومٌ; و هيچ يك از ما [فرشتگان] نيست مگر اين كه براى او [مقام و] مرتبه اى معيّن است».(18)
هم چنين، از پاره اى آيات روشن مى شود كه گروهى از فرشتگان، كارگزاران فرشته وحى (يعنى جبرائيل) و فرمان بردار اويند(19) و فرشته قبض روح (عزرائيل) نيز مأمورانى از ميان ديگر فرشتگان دارد.(20) برخى روايات نيز گوياى آن اند كه در ميان فرشتگان، جبرائيل، ميكائيل، اسرافيل و عزرائيل از جايگاه ويژه و بلندى برخوردارند. هـ . تمثّل فرشتگان; هرچند فرشتگان وجودى نامحسوس دارند، مى توانند در چهره انسانى تمثّل يابند. قرآن با اشاره به پاره اى وقايع تاريخى بر اين مطلب صحه مى گذارد. حضور برخى فرشتگان نزد ابراهيم(عليه السلام) و لوط(عليه السلام)(21) و تمثّل فرشته الهى در چهره بشرى براى اعطاى عيسى به مريم، مواردى از تمثّل فرشتگان در قالب انسانى است
2. جنّ
موجود فراطبيعى ديگرى كه در شرايط عادى قابل تجربه حسى نيست، جنّ است. وجود جن از اصول مسلم جهان شناسى اسلامى است; چرا كه آيات و روايات صريحى بر آن صحّه مى گذارند. هفتاد و دومين سوره قرآن، جن نام دارد و در آن گفتوگوى جماعتى از جنيان، كه به اسلام گرويده بودند، گزارش
الف. سرشت جنّ; برخلاف فرشتگان، قرآن صريحاً از دست مايه آفرينش جن سخن گفته است: «و خَلَق الجآنَّ مِن مارج مِنْ نار; و جنّ را از تشعشعى از آتش خلق كرد».(22)
البته، چندان روشن نيست كه آيا مقصود از آتشى كه جن از آن آفريده شده، همان آتشى است كه بر اثر احتراق اجسام پديد مى آيد، يا اين كه با آن تفاوت دارد.(23) آنچه مسلم است سرشت آتشين جنّ اين موجود را توانمند مى سازد تا مسافت هاى طولانى را با سرعتى شگفت آور طى كند و كارهايى را كه انسان عادى، بدون ابزار، قادر بر انجام آن نيست، انجام دهد.(24)
ب. تقدّم جن بر انسان در آفرينش; نكته ديگرى كه از قرآن به دست مى آيد، آن است كه جنّ پيش از انسان آفريده شده و آفرينش او بر خلقت انسان مقدم است. در سوره حجر
مى خوانيم: «وَالجآنَّ خلقناه مِن قَبلُ مِن نارالسَّموم. و پيش از آن، جن را از آتش سوزان و بى دود خلق كرديم».(25)
ج. شعور، اختيار و تكليف; جنّيان از شعور، اراده و اختيار برخوردارند و از اين رو، مانند آدميان، «مكلّف»اند. گروهى از آنان اهل ايمان و صلاح و رستگارى اند و گروهى ديگر، به دليل انحراف از مسير حق، به دوزخ مى روند:
و از ميان ما برخى فرمان بردار و برخى از ما منحرف اند: پس كسانى كه به فرمان اند، آنان در جستجوى راه درست اند. ولى منحرفان، هيزم جهنّم خواهند بود.(26)
از پاره اى آيات نيز چنين برمى آيد كه خداوند در ميان جنيان نيز پيامبرانى را برانگيخته تا آيات الهى را بر آنان عرضه كنند.(27) ديگر نقطه اشتراك جنيان و آدميان آن است كه هدف خلقت هر دو گروه، عبادت و پرستش خداوند يكتا است: «وما خلقتُ الجنّ والإِنس إِلاّ لِيعبدون; و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند».(28)
د. زندگانى جمعى; از پاره اى آيات و روايات نيز چنين برمى آيد كه جنّيان هم چون انسان ها، داراى زندگى جمعى اند. قرآن به اين حقيقت اشاره كرده كه در تاريخ، امت هايى از جن وجود داشته اند. واژه «امت» دلالت روشنى بر زيست گروهى جنيان دارد. علاوه براين، نظام ازدواج و توليد مثل در ميان جنّيان برقرار است.
هـ . رابطه جن و انسان; هرچند جن، در شرايط عادى، نامحسوس است، گاه ميان برخى انسان ها و گروهى از جنيان ارتباط خاصى برقرار مى گردد. به گواهى قرآن، گروهى از جنيان در زمره كارگزاران و سپاهيان سليمان(عليه السلام) بوده و به او خدمت مى كرده اند.(29) از سوى ديگر، گروهى از انسان ها نيز بوده اند كه به پرستش جن اشتغال داشته و گاه نيز برخى انسان ها فرمان بردار و مسخّر جن مى شده اند.(30)
1. امام على(عليه السلام) در بيان تفاوت خلقت فرشتگان و آدميان فرمود: لَم يَسْكُنوا الأصلابَ وَلَم يَغتَنِموا الأرحامَ وَلَم يُخْلَقوا مِنْ ماء معين; فرشتگان در اصلابِ [پدران] جاى نگرفته و در ارحامِ [مادران] در نيامده اند و از آب پست آفريده نشده اند. (نهج البلاغه، خطبه 108)
2. فيلسوفان مسلمان، فرشتگان را موجوداتى غيرجسمانى و مجرّد مى دانند كه برخى از تجرّد تام عقلانى و گروهى نيز از تجرّد برزخى برخوردارند و از همين رو پاره اى خواص ماديات مانند شكل، در آن ها (گروه دوم) وجود دارد.
3. بَلْ عبادٌ مُكرمون. لايسبقونه بالقول وهم بِأَمره يعملون. (سوره انبياء، آيه 26 و 27)
4. لايَعصون اللّه ما أَمرهم و يفعلونَ ما يؤمرون. (سوره تحريم، آيه 6)
5. سوره حج، آيه 75 و نيز بنگريد به: سوره فاطر، آيه 1.
6 . گفتنى است كه بخشى از اين امور، مدلول صريح آيات قرآن است و بخشى ديگر، بر اساس قرائن و شواهد موجود درآيات به دست مى آيد.
7 . سوره نحل، آيه 2 و 102 و سوره عبس، آيه 16.
8. سوره نازعات، آيه 5 و سوره معارج، آيه 4.
9 . سوره مؤمن، آيه 7 و سوره انبياء، آيه 28.
10. سوره آل عمران، آيه 124 و 125.
11. سوره بقره، آيه 141 و سوره آل عمران، آيه 87 .
12. سوره يونس، آيه 21; سوره زخرف، آيه 80 و سوره انفطار، آيه 11.
13. سوره انعام، آيه 62 و سوره نساء، آيه 97.
14. سوره نحل، آيات 28 و 32.
15. سوره زمر، آيه 72 و سوره انبياء، آيه 103.
16. سوره مدثر، آيه 20.
17. ومَنْ عندهُ لايَستكبرون عَن عبادته ولايستحسِرون. يُسبِّحُون اللَّيل والنّهارَ لايَفترون. (سوره انبياء، آيه 19 و 20)
18. سوره صافات، آيه 164.
19. سوره تكوير، آيه 21.
20. سوره سجده، آيه 12 و سوره انعام، آيه 62 .
21. سوره هود، آيه 83 ـ 69 .
22. سوره رحمن، آيه 15.
23. اين احتمال وجود دارد كه مقصود از آتش، گونه اى از انرژى باشد كه با ابزار سنجشى كه تاكنون در اختيار ما هست، قابل اندازه گيرى نيست و در صورت متراكم شدن به صورت ماده محسوس درمى آيد. طبق اين احتمال، مى توان اين مسأله را كه در برخى شرايط خاص، گروهى از جنّيان ديده مى شوند، توجيه كرد.
24. به گواهى قرآن كريم، در داستان احضار تخت ملكه سباء، يكى از جنيانى كه در خدمت سليمان(عليه السلام) بود، اعلام كرد كه مى تواند آن تخت را پيش از آنكه سليمان(عليه السلام) از جاى خويش برخيزد، نزد او بياورد. (بنگريد به: سوره نحل، آيه 38 و 39)
25. سوره حجر، آيه 27.
26. سوره جن، آيه 14 و 15.
27. سوره انعام، آيه 130.
28. سوره ذاريات، آيه 56 .
29 . سوره نمل، آيه 17 و 38 و سوره سبأ، آيه 14.
30 . سوره سبأ، آيه 41 و سوره انعام، آيه 100 و 128.
فضایل اخلاقی و عبادی سید الشهدا در عاشورا
چکیده
از آنجایی که بیان فضیلت اولیای برجسته الهی در تربیت نقش به سزایی دارد و انسانها پیوسته در حال حرکت به سوی تکامل مادی و معنوی هستند و این زمانی میسر است که الگوی کامل و برتر نیز داشته باشند، لذ من بر آن شدم که در این تحقیق امام حسین (ع) را به عنوان یکی از الگوهای برتر معرفی می کنم. در برگزیدن این موضوع، بدنبال ضرورت و شناخت زندگی امام حسین (ع) و پرداختن به شخصیت والای اخلاقی و عبادی آن حضرت و گنجاندن آن در زندگی فردی و اجتماعی بوده ام. مهمترین منابعی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت کتابهای تاریخ اسلام می باشد. در واقع نتیجه ای که می توان از گردآوری این مطالب داشته باشیم این است که امام حسین (ع) در واقع سند حق است در برابر باطل و نمونه ای کامل از یک انسان وارسته که تمام حالات و حرکاتش درس است و لحظه لحظه زندگیش راهی است برای بشر که با پیمودن این راه سریعتر می تواند به معبود و معشوق خود برسد.
واژگان کلیدی: سیدالشهداء (ع)، فضایل، اخلاق، عبادت، عاشورا
مقدمه
سپاس خدایی را سزد که روحش را در انسان دمید و او را خلیفه خویش گردانید و رهبریش را بدست هادیان نور و رسالت پیشگان حق و حقیقت قرار دارد. به راستی کیستند این مشعلهای فروزان هدایت و این انوار پر فروغ ولایت، آیا از نوع بشرند، با همین جسم خاکی یا نه دمنده روح حیاتند در کالبد آفرینش؟ البته اندیشه کوتاه بشر از درک معرفت و شناخت این پیشوایان راستین قاصر است و کسی را یارای آن نیست که در اقیانوس بیکران نور، علم، عظمت، حقیقت و … ایشان غرق شود، اما می توان با بهره گیری از انوار مقدس این بزرگواران جرعه ای نوشید و خود را از بند بتها رهانید.
تحقیقی که پیش رو دارید فضایل اخلاقی و عبادی سید الشهداء (ع) در عاشورا میباشد، از این جهت اقدام به این تحقیق شده که نقش الگو و اسوه در تعلیم و تربیت، نقش بی بدیل و انکار ناپذیر است و انسانها همیشه تحت تاثیر کسانی قرار گرفته اند که در مقام عمل توانسته در موقعیت مقتدا و الگو برای بشریت قرار گیرند در این راه می توان امام حسین (ع) را به عنوان الگویی کامل معرفی کرد. روشی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته روش کتابخانه ای است.
امید است این تحقیق با وجود حجم اندک مطالبی که دارد بتواند در معرفی چنین شخصیتی که معارف عظیمی را در خود جای داده است موفق بوده باشد و این تحقیق زمینهای برای مطالعه و تحقیق بیشتر در این زمینه باشد.
شرح اصطلاحات
معنای لغوی و اصطلاحی: اخلاق خلق، خوی ها، دانش بد و نیک خوبیها (دهخدا، لغت نامه دهخدا، س 72، ج 1، ص 1296) طبیعت باطنی، سرشت درونی، تهذیب اخلاق یا تهذیب نفس یکی از شعب حکمت است و آن دانش بد و نیک خوی ها و تدبیر انسان است برای نفس خود یا یک تن خاص. (معین، فرهنگ فارسی، س86، ج 1، ص 196)
عبارت ] عباده، پرستش کردن، بندگی کردن، طاعت و نهایت تعظیم برای خدای متعال (دهخدا، لغت نامه دهخدا، س 72، ج 9، ص 1383)
این تحقیق با عنوان فضایل اخلاقی و عبادی سید الشهداء (ع) در عاشورا می باشد. امام حسین (ع) که منبع بی کران دانش، بصیرت و آگاهی است، انسان ها در همه اعصار پس از ایشان می توانند با اقتدای به اعمال و اخلاقش و به پیروی از فرهنگ پاک و حیات آفرینش سعادت دنیا آخرت خود را تامین کنند.
در این جا سعی شده است که امام حسین (ع) را به عنوان الگویی کامل در حد توان معرفی شود تا در مسیر رسیدن به کمال از اخلاق و اعمال ایشان پیروی کنیم تا سریعتر مسیر کمال را طی نمائیم.
نقش الگو واسوه در عرصه تعلیم و تربیت نقش بی بدیل و انکار ناپذیر است، انسان حیران و سرگشته در همیشه تاریخ بیش از آن که تحت تاثیر نفی و اثبات های ذهنی و نظری یا ادعای پر زرق و برق مدعیان هلالیت و سعادت بوده باشد، از انسانهایی تاثیر پذیرفته است که در مقام عمل توانسته اند در موقعیت مقتدا و الگو برای بشریت قرار گیرند. در این راه می توان امام حسین (ع) را به عنوان بهترین و والاترین الگو معرفی کرده، بر همین اساس، امید است که این تحقیق با وجود حجم اندک مطالبی که دارد در معرفی چنین شخصیتی که معارف عظیمی را در خود جای داده است به عنوان الگو و اسوه یک انسان کامل به نسل جوان و آیندگان ارائه نماید.
باید اجمالاً عرض کنم که در زمینه ی امام حسین (ع) و زندگانی این حضرت تحقیقات بسیاری انجام شده است و اولین کسی که از امام حسین (ع) سخن به میان آورده است، خداوند متعال می باشد که در قرآن سوره بقره آیه 31 خداوند می فرماید: «و علم ءادم الاسماء کلها ثم عرضهم علی الملائکه»: «و چنین آمده است که خداوند دارای اسماءحسنی می باشد و حسن و حسین (ع) از آنها اشتقاق یافته اند.» بعد از آن پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) می باشند و همچنین شخصیت های بزرگ علمی و سیاسی جهان در زمینه ی سید الشهداء (ع) تحقیقات گسترده ای را انجام داده اند که امروز بیشترین تحقیقات در راستای زندگی آن حضرت موجود است. به طور مثال: لهوف سید بن طاووس، نگاهی به زندگانی امام حسین (ع) محمد محمدی اشتهاردی ….
روشی که در این تحقیق و بررسی برای کشف حقیقت از آن بهره جسته ایم، کتابخانهای باشد که در این تحقیق بعد از بررسی مدارک و اسناد منابع و متون فراهم و تدوین شده است.
مقام امام حسین (ع)
کیفیت ولادت و نامگذاری حضرت
شیخ طوسی (ره) و دیگران به سند معتبره از حضرت امام رضا (ع) نقل کرده اند: که چون حضرت امام حسین (ع) متولد شد، حضرت رسول (ص) اسماء بنت عمیس را فرمود: «بیاور فرزند مرا ای اسماء». اسماء گفت: آن حضرت را در جامه ی سفیدی پیچیده و به خدمت حضرت محمد (ص) بردم. حضرت او را گرفت و در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت.
شیخ کلینی در «کافی» از حضرت صادق (ع) روایت کرده: حسین (ع) از فاطمه (ع) و از زنی دیگر شیر نیاشامید. او را به خدمت پیغمبر (ص) می بردند. حضرت انگشت ابهام مبارک را در دهان او گذاشت و او می مکید و این مکیدن او را در دو سه رو کافی بود. پس گوشت و خون حسین (ع) از گوشت و خون حضرت رسول (ص) پیدا شد.
ولادت امام حسین (ع) در شب پنجم ماه شعبان سال چهارم هجرت به وقوع پیوست. (مفیدی، الارشاد فی معرفه، حجج الله علی العباد، س 1378، ج 2، ص 33)
مرحوم کلینی در اصول کافی سال ولادت حضرت را سال سوم هجرت بیان فرموده است. (کلینی، اصول کافی، س 85، ج 2، ص 433)
و به قول دیگر: در روزهای آخر ماه ربیع الاول سال سوم هجرت متولد شده و غیر از اینها گفته اند. (ابن طاووس، لهوف، س 1382، ص 33)
پس از ولادت امام حسین (ع) جبرئیل نازل شد و گفت: «حق تعالی ترا سلام میرساند و می فرماید: چون علی (ع) نسبت به تو به منزله هارون است نسبت به موسی (ع)، پس او را به اسم پسر کوچک هارون نام کن، که «بشیر» است و چون لغت تو عربی است او را حسین نام کن.» پس حضرت رسول (ص) او را بوسید و گریست و فرمود: «ترا مصیبتی عظیم در پیش است. خداوند لعنت کند کشنده ی او را» (قمی، منتهی الآمال، س 78، ص 435)
نخستین کلام حسین (ع)
در آن هنگام که هنوز حسین (ع) زبان نگشوده بود پیامبر (ص) برای انجام نماز مستحبی ایستاد. حسین (ع) در کنارش بود. رسول خدا (ص) فرمود: الله اکبر، حسین (ع) نتوانست این جمله را بگوید. پیامبر (ص) شش بار این جمله را تکرار کرد، ولی حسین (ع) همچنان توان گفتن این جمله را به طور کامل نداشت. هنگامی که پیامبر (ص) برای بار هفتم فرمود: الله اکبر، حسین (ع) زبان گشود و به طور کامل و شیوا جمله فوق را ادا نمود.
امام صادق (ع) می فرماید: از این رو گفتن که هفت تکبیر در آغاز نماز قبل از تکبیره الاحرام، سنت مستحبی گردید. (مجلسی، بحارالانوار، س 69، ج 43، ص 307)
خبر دادن پیامبر (ص) به شهادت امام حسین (ع)
در کتاب ارشاد از ام سلمه روایت می کند که گفت: در یکی از روزها که پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) نشسته بود و امام حسین (ع) هم در کنار آن حضرت بود. ناگاه دیدم چشم های مبارک رسول خدا (ص) پر از اشک شد! گفتم: یا رسول ا… فدای تو گردم چرا تو را گریان می بینم؟ فرمود: جبرئیل نزد من آمد و در باره ی پسرم حسین به من تسلیت گفت و به من خبر داد که گروهی از امتم حسینم را می کشند، خدا شفاعت مرا به آنان نصیب ننماید! (مجلسی، ترجمه جلد دهم بحارالانوار، س 79، ص 253)
فضایل امام حسین (ع) در کلام الهی
بسیاری از آیات الهی، به اطلاق و عموم و یا به طور خاص، بر امام حسین (ع) تطبیق شده و یا یکی از افراد مورد نظر در آیه امام حسین (ع) بوده اند. (ماندگار، شمه ای از فضایل امام حسین (ع)، س 80، مبلغان شماره 28، ص 44)
مواردی مثل آیه مباهله «فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا تدع أبناءنا و أبناءکم و بناءنا و بناءکم و أنفسنا و أنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکذبین» (آل عمران آیه 61)
آیه تطهیر «و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجهلنه الاولی و أقمن الصلواه و ءاتین الزکوه و اطعن الله و رسوله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و نطهرکم تطهیرا». (احزاب آیه 33)
آیه ذوالقربی «ذلک الذی یبشر الله عباده الذین ءامنو و عملوالصالحات قل لا أسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی و من یقترف حسنه نزد له فیها حسنا ان الله غفور شکور». (شوری آیه 23)
ما در اینجا به نمونه هایی از این آیات تفصیلاً اشاره می نمائیم.
1-تفسیر لؤلو و مرجان
در تفسیر مجمع البیان از امین الاسلام طبرسی به نقل از سلمان فارسی و سعید بن جبیر و سفیان شوری چنین آمده است: «دو دریای مزبور در آیه شریفه:
«مرج البحرین یلتقیان* بینهما برزخ لا یبغیان* فبای ءالاء ربکما تکذبان* یخرج فیهما اللؤلؤ و المرجان» (الرحمن، آیه 19-22)
علی و فاطمه اند و برزخ محمد (ص) و لولو و مرجان حسن و حسین اند.» (آملی، شرح نص الحکمه، س 79، ص 89)
2- مصداق نفس مطمئنه
«یا ایها النفس المطمئنه* ارجعی الی ربک راضیه مرضیه* فادخلی فی عبادی* و ادخلی جنتی»
«ای نفس مقدم و آرام، به سوی پروردگارت بازگرد که همانا تو راضی و خشنودی از نعمت هایش و او از تو راضی است. پس در صف بندگان خاص من در آی و به بهشتم وارد شو.» (سوره فجر، آیه 27-30)
چه نفسی مطمئن تر، مقدس تر و آرام تر از نور چشم رسول خدا، حضرت سیدالشهداء (ع) که با آن همه مصیبت های طافت فرسا که هر یک کافی است، کوه مستحکمی را به لرزه در آورد، و با آن همه عزیزان و یارانش که جلوی دیدگانش به شهادت رسیدند، با این حال راوی می گوید: هر چه روز عاشورا مصیبت بر حضرت بیشتر می بارید، بر افروخته تر میشد، زیرا به بقای پروردگارش با اطمینان بیشتری نزدیکتر می شد.
3- آیه مباهله فضیلتی دیگر
در قول خداوندگار- از آیه مباهله- دلیلی قوی بر فضل اصحاب کساء (ع) است که هیچ دلیلی بر قوت آن نیست.
و اجماع امت اسلام است که اصحاب کساء در روز مباهله، فقط فاطمه و پدر او و شوهر او و دو فرزند او حسن و حسین بوده اند و احدی با آنان نبود. و کسی ادعا نکرده است که غیر از پیغمبر و وصی او امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و دو فرزند حسن و حسین، دیگری در روز مباهله داخل در اصحاب کساء بوده اند و با آنان شرکت داشته است، و اگر کسی ادعا کند، بدون هیچ شک و پیکار، بر خدا و رسولش دروغ بسته است و افتراء زده است.
مفسران قرآن در تفسیر آیه مباهله، از عایشه روایت کرده اند که گفت: رسول خدا (ص) در روز مباهله برای مباهله از خانه خارج شده است، و عبای مشکین نشانه دار از موی سیاه بر دوش گرفته بود. سپس حسن آمد و او را داخل در عبا فرمود، و پس از آن حسین آمد و او را داخل در عبا فرمود، و پس از آن فاطمه و سپس علی، (آملی، شرح نص الحکمه، س 79، ص 146-147) آنگاه گفت: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (احزاب آیه 33)
فضائل اخلاقی امام حسین (ع) در عاشورا
قدرت و اراده
از ویژگیهای ذاتی امام حسین (ع) قدرت اراده و صلابت عزم و تصمیم بود که این حالت ارزنده را از جدش حضرت پیامبر (ص) به ارث برده است. با این اراده نیرومند با نیروهای شرک، رو به رو شد و توانست به جریان حوادث، چیره گردد. در حالی که دولت اموی، سپاهیان فراوان خود را بر ضد وی بسیج کرده بود، اما آن حضرت، اعتنایی به آنها نکرد و عزم تصمیم خود را با سخن جاویدانش اعلام کرد آنجا که فرمود (شریف قرشی، زندگانی امام حسین (ع)، س 1380، ج 1، ص 130-131) : «بی تردید من مرگ را جز سعادت و زیستن با ستمگر را جز ملال و به ستوه آمدن نمی دانم.» (مجلسی، بحارالانوار، س 69، ج 44، ص 131)
ایشان به همراه خانواده ارجمندش از اهل بیت (ع) و یارانش به سوی میدان شرف و بزرگواری حرکت کرد تا پرچم اسلام را بر افرازد و برای امت اسلامی، عظیم ترین پیروزی ها و فتح ها را محقق سازد تا اینکه به شهادت رسید. سلام خداوند بر او باد که با قویترین مردم از نظر اراده و پیشتازترین آنها از نظر عزیمت و تصمیم بود و اعتنایی به تحمل فجایعی که عقول و خردها را ناتوان می ساخت، نداشت. (شریف قرشی، زندگانی امام حسین (ع)، س 80، ج 1، ص 131)
شجاعت و دلاوری
ما شیعیان بر این باوریم که ائمه معصوم (ع) بر قله همه کمالات انسانی رسیده و در رسیدن به هر کمالی از همگان گوی سبقت ربوده بودند، بنابراین می توان گفت که هر کدام، از آنان صفتی متفاوت از دیگری داشته اند، صفت برجسته امام حسین (ع) که وی را از دیگر ائمه متمایز ساخته، همان شجاعت و دلاوری آن حضرت است. (مدرس، زندگی نامه چهارده معصوم، س 80، ص 419)
از طرفی دیگر، با آن که به حدی مصیبت به آن حضرت رسید، که قابل شمارش نیست که اگر یکی از مصائب بر تواناترین مردم وارد شود او را عاجز می کرد و از پای در می آورد، ولی امام (ع) همچو کوه، محکم و استوار ایستاد و گویا اصلاً در وجودش ضعفی حاصل نشده است. شما اگر صبورترین مردم را ملاحظه نمایید. چنانچه به مرگ عزیزترین کسان خود مبتلا شود به قدری ضعیف می شود که دیگران باید به کمک او برخیزند، و او را یاری کنند. ولی این حسین (ع) است که از برابر دیدگان او حضرت علی اکبر (ع) عبور می کند و به سمت میدان می رود و پس از اندک زمانی به چشم خود می بیند که دشمنان بدن او را قطعه قطعه کرده و مجدداً به کارهای خود رسیدگی می نمایند. و برای مقاومت و مبارزه با مصائب دیگر آماده می گردد. با آن که امام (ع) تنها گشته و خویشان و یاران او کشته شده اند، آن همه مصائب و ناملایمات دیده و می بیند، چون بر دشمنان حمله می کند همگی از جلو شمشیرش فرار می کنند. (صفائی حائری (ره)، تاریخ سیدالشهداء، س 82، ص 46)
مظهر عزت نفس
حسین بن علی (ع) در عمل و نه فقط در گفتار بهترین الگوی عزت مندی است که با تمسک به خداوند عزیز با همه ذلت و زبونی رویارویی کرد، در راه حفظ دین خدا هر چه داشت با عزت و سربلندی هدیه کرد، بهترین عزیزانش را در مقابل چشمانش قطعه قطعه کردند، زن و فرزندانش را در معرض اسارت احساس کرد، جانش را در آستانه پذیرش سختترین نوع شهادت دیده، اما جز حمد و ثنای الهی، ابراز شادمانی و رضایت درونی، از او ابراز نگشت و حتی لحظه ای از خدای خویش گلایه نداشت.
آن حضرت (ع) هیچگاه در برابر کسی جز خداوند سر خم نکرده است. پس چگونه در برابر فرومایگان بنی امیه سر خم کند، و چگونه قدرت آنان او را از اراده آهنین باز می دارد که از زره در برابر نیزه های تشنه، بازدارنده تر می باشد. (شریف قرشی، زندگانی امام حسین (ع) س 80، ج 1، ص 131-132)
صبر
از ارزشهای اخلاقی اسلام، صبر است. از صفات بی نظیری که سیدالشهداء (ع) در آن ها همتایی نداشته، صبر بر نوایب دنیا و محنتهای روزگار بوده است. آن حضرت، تلخی صبر را از اوان کودکی چشیده بود. (شریف قرشی، زندگانی امام حسین (ع)، س 80، ج 1، ص 145)
مولوی صبر را به کیمیایی تشبیه می کند که در تبدیل اوضاع و تغییر شرایط بسیار موثر است:
صد هزاران کیمیا حق آفرید کیمیای همچو صبر آدم ندید
(مولوی، مثنوی معنوی، س 79، دفتر سوم، ص 407)
اگر بناست برای صبر و صابران الگوی کامل و جامعی معرّفی نمود یکی از آنها سرور شهیدان حسین بن علی (ع) است که صبر را با تمام اقسام و ابعادش در زندگی و رفتار خویش به بشریت نشان داد و با سر کشیدن جام تلخ صبر و بردباری، تمام ثمرات شیرین آن را در دنیا و آخرت نصیب خویش نمود.
واقعه عاشورا و صبر بی پایان
بر اساس روایات، برای انجام وظایف شرعی به صبر و استقامت نیاز است؛ این گونه صبر را «صبر در طاعات» تعبیر کرده اند. گناه نکردن نیز به صبر و پایداری نیازمند است و این را، «صبر بر معصیت» گفته اند و مقاومت کردن در پیشامدهای ناگوار را نیز صبر در مصیبت نامیده اند. (کلینی، اصول کافی، س 85، ج 3، ص 208)
وقتی روز عاشورا فرا رسید و فشار نظامی، تشنگی و مشکلات دیگر هجوم آوردند، یاران اطراف حسین (ع) را گرفتند و نگاه به چهره ی او دوختند تا ببینند چه رهنمودی میدهد. (حسینی، امام حسین (ع) و الگوی زندگی، س 82، ص 21)
در سخنان آن حضرت، هر سه گونه صبر را می توانیم یافت:
*صبر در طاعت: امام (ع) به خاندان و یارانش فرمود:
«خداوند اذن داده است که امروز، من و شما کشته شویم، پس شکیبایی کنید!» (مجلسی، بحارالانوار، س 69، ج 45، ص 86)
«صبر» در اینجا صبر در اطاعت از خداست؛ زیرا جهاد یکی از دستورهای بنیادی و حیاتی شرع مقدس است و امام حسین (ع) اصحاب خود را برای انجام این وظیفه الهی، یعنی جهاد، به پایداری و شکیبایی سفارش می کند. (حسینی، امام حسین (ع) و الگوی زندگی، س 82، ص 21)
*صبر بر مصیبت: امام حسین (ع) در واپسین لحظه های جنگ، به خاندان خویش سفارش می کند که در برابر انبوه مصیبت ها، صبر پیشه کنند.
آن حضرت، خود نیز با شجاعت در برابر آن همه دشمن، یک تنه ایستاد و بر آن همه مصیبت صبر کرد و خدا را شکر گذارد (فهیم نیا، حفظ ارزش ها، ره توشه راهیان نور،ش 52، س 82، ص 58-59) و آن گاه که حضرت بر زمین افتاده بود و لحظات آخر عمر خویش را سپری می کرد، آخرین پرده از شکوه و صبر خویش را با جملاتی رسا به عرصه نمایش گذاشت. (حسینی، امام حسین (ع) و الگوی زندگی (1)، مبلغان شماره 51، س 82، ص 23)
* صبر در مقابل معصیت: امام حسین (ع) هنگامی از این گونه صبر یاد می کند که با دشمنان سخن می گوید؛ زیرا می خواسته است آن را از گناه بزرگی که تهدیدشان می کرد، دور کند.
نخست در خطبه صبح عاشورا با صدای بلند و رسا می فرماید: (فهیم نیا، حفظ ارزشها، سال 82، راهیان نور 52، ص 59)
«ای مردم! سخن مرا بشنوید و شتاب مکنید تا شما را پندی دهم که حق شما بر من است و بگویم چرا پیش شما آمده ام.»
آن دل چون سنگ را ما چند چند نـرم گفتیـم و نمی پذیرفت پنــد
(مولوی، مثنوی معنوی، س 79، دفتر اول، ص 178)
در عبارت بالا، واژه صبر نیامده، ولی می توان در جمله شتاب مکنید، معنای اصبروا (صبر کنید) را بازیافت. بنابراین همه اقسام که در روایات آمده اند، در سخنان عاشورای اباعبدالله (ع) نیز یاد شده اند.
فضایل عبادی امام (ع) در عاشورا
عبادت
از ویژگی های وجود مقدس حضرت سیدالشهداء (ع) عشق به مناجات و عبادت است و این یکی دیگر از نشانه های بارز بندگان الهی است. خداوند متعال در سوره ی فرقان دربارهی بندگان خاص خود میفرماید:
«و الذین یبیتون لربهم سجداً و قیاماً» (فرقان آیه 64)
«]آنان[ کسانی هستند که شب ها را برای خدا بیدار مانده و به سجده و قیام می پردازند.»
امام حسین (ع) در عبادت و عرفان و کسب مقامات معنوی به درجه ای از معرفت رسید که مدال نفس مطمئنه به نامش ثبت گردید. (پاک نیا، امام حسین (ع) الگوی زندگی (2)، س 83، مبلغان شماره 51، ص 34-35)
اگر به دعاهای حضرت در شب و روز عاشورا توجه کنیم، در می یابیم که سراسر عرفان است. مهلت خواستن برای دعا و نماز در شب عاشورا نشانه عرفان آن حضرت است. امام حسین (ع) در شب عاشورا به نزدیکان می فرماید: «امشب را مهلت بگیرید تا به نماز و مناجات بپردازیم، چه او (خدا) می داند که نماز، دعای زیاد و استغفار را دوست می دارم.» (بهشتی، عبادت احرار نماز و عبادت در سیره عملی امام حسین (ع)، س 81، ص 64)
شب زنده داری
حضرت سیدالشهداء (ع) در طول زندگی خویش با تمام وجود به خداوند عشق میورزید و از عمق جان او را عبادت می کرد.
یاران امام حسین (ع) که در رفتار و گفتار آیینه ی آن حضرت بودند، در شب عاشورا چنان به مناجات مشغول بودند که نوشته اند: زمزمه های عاشقانه ی آنان همانند صدای زنبور عسل به گوش شنوندگان می رسید. (تبریزی، امام حسین (ع) و الگوی زندگی 2، س 82، مبلغان شماره 51، ص 34)
ضحاک بن عبدالله می گوید: شب عاشورا امام حسین (ع) و یارانش تا صبح در حال نماز و استغفار و دعا و زاری بودند. (شعرانی، ترجمه نفس المهموم، س 86، ص 200)
تلاوت قرآن حسینی
امام حسین (ع) شبانگاهان و بامدادان تلاوت قرآن می کرد، با این وصف چنان شور و شوقی برای همنشینی با قرآن در سر داشت که شب عاشورا، رویارویی با دشمن تجاوز کار را به دلایلی به تاخیر افکند؛ که نخستین آنها تلاوت قرآن بود و در پرتو تلاوت قرآن و نیایش شبانگاهی او در اردوگاه توحیدیش بود که سی نفر از اردوگاه دشمن به هدایت و نجات از گمراهی بازیافتند و با ترک صفوف دشمن به صف رهروان راه نور پیوستند و تا شهادت در راه خدا، جانفشانی کردند. (عزیزی، فضائل و سیره امام حسین (ع) در کلام بزرگان، س 81 ، ص 173)
روز عاشورا، آن حضرت در شرایط خاص به تلاوت قرآن پرداخت که یک مورد آن، لحظات رویارویی فرزندش با دشمن بود و تلاوت قرآنش نه تنها تا آخرین لحظات ادامه یافت؛ بلکه به هنگامی که سر مقدسش بر فراز نیزه بود نیز سوره کهف را تلاوت می کرد. (مجلسی، بحارالانوار، س 69، ج 45، ص 188)
یادآوری وقت نماز ظهر
از بارزترین نشانه های عبادت و عرفان در سیره حضرت حسین (ع) برگزاری نماز ظهر عاشورا است. هنگامی که در ظهر عاشورا ابو ثمامه ی صیداوی به حضور آن حضرت آمده و در اوج جنگ با دشمن عرضه داشت: «یا ابا عبدا…، جان من فدای تو باد، همانان می بینم که این لشکر به مقاتلت تو نزدیک گشته اند، ولکن سوگند به خدای که تو کشته نشوی تا من در خدمت تو کشته شوم و به خون خویش غلطان باشم. دوست دارم که این نماز ظهر را با تو بگذارم. آنگاه خدای خویش را ملاقات کنم.» حضرت سر به سوی آسمان برداشت، پس فرمود: «یاد کردی نماز را، خدا ترا از نمازگزاران و ذاکران قرار دهد. بلی اینک اول وقت آن است.» (قمی، منتهی الآمال، س 79، ص 557- 556)
سپس امام فرمود: لحظاتی از دشمن آتش بس بخواهید! ولی هنگامی که دشمن آتش بس موقتی را نپذیرفت حضرت در مقابل باران تیر دشمن به نماز ایستاد. دو نفر از یاران امام برای محافظت ایشان پیشاپیش ایستاده و سینه هایشان را در مقابل تیرهای دشمن سپر قرار دادند و حضرت به همراه یاران باقی مانده خود، نماز ظهر عاشورا را به پا داشت. (به نقل از لواعج اشجان، س 83، مبلغان شماره 51، ص 38)
دعا در صبح عاشورا
از امام زین العابدین (ع) نقل شده که فرمود: صبح عاشورا چون سپاه دشمن (برای نبرد) بر حسین (ع) روی آورد، امام (ع) دست به دعا برداشت و عرض کرد: «بار الها! در هر اندوهی، تکیه گاه منی و در هر سختی امید منی، در هر حادثه ناگواری که بر من آید پشت و پناه و ذخیره ی منی! چه بسا غمی که در آن دل، ناتوان و چاره، نایاب و دوست خوار و دشمن شاد می شد و من آن را به درگاهت آورده به تو شکوه کردم، تا از جز تو بریده تنها به تو رو آورده باشم و تو گشایش دادی و آن را از من راندی پس تو دارنده هر صفت و صاحب هر نیکی و مقصد اعلای هر خواسته ای.» (شریفی و دیگران، فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)، س 82، ص 463)
آخرین مناجات
آخرین مناجات امام حسین (ع) در گودال قتلگاه بود که آن حضرت با پروردگار خود عاشقانه نجوا می کرد: «ای خدایی که مقامت بس بلند است … در مقابل قضای تو شکیبا هستم. ای پروردگاری که به جز تو خدایی نیست! ای فریاد رس دادخواهان! مرا جز تو پروردگاری و معبودی نیست. بر حکم تو صابر و شکیبا هستم. ای فریادرس آنکه فریادرسی ندارد.» (شریفی و دیگران، فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)، س 82، ص 574)
و آنگاه که صورت خونین به خاک گذاشت و آخرین سجده اش را بجا آورد فرمود:
«بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی مله رسول الله» (ابن طاووس، لهوف، س 82، ص 162)
نتیجه گیری
دولتها تشکیل می شوند و حکومتها نابود می گردند و این اخلاقهای والا هستند که از هر موجود زنده ای به ماندن شایسته و به جاودانگی بایسته اند؛ زیرا ارزشهای بلندی را نمایانگر هستند که انسانها را بدون آنها کرامتی نیست. امام حسین (ع) برای اقامه حق و در هم کوبیدن دژهای باطل و نابود ساختن مراکز ظلم، راه خود را با سختی هراس انگیزی باز کرد. در واقع امام حسین (ع) نمونه ای کامل از فضایل اخلاقی و عبادی می باشد که انسانها در تمام اعصار و زمانها می توانند ایشان را الگویی کامل برای خود در زمینه ی اخلاقی و عبادی در نظر بگیرند و با تکیه به فرمایشات و رفتار ایشان مسیر کمال را سریعتر طی نمایند. همچنین امام حسین (ع) الگوی پایدار و مبیّن عبادت می باشند، توصیه های ایشان در همه تاریخ اسلام چراغی فرا راه مسلمین خواهد بود تا در لحظات کامیابی و ناکامی شدت و صحت، سرّا و ضرّا هماره خداوند را به یاد داشته و خدای متعال را حاضر و ناظر به کلیه اعمال بدانند.
نتیجه ای که توانستم از گردآوری این مطالب داشته باشم این است که امام حسین (ع) در واقع سند حق است در برابر باطل و نمونه ای کامل از یک انسان وارسته، که تمام حالات و حرکاتش برای بشر درس است و لحظه لحظه ی زندگیش راهی است که با پیمودن این راه میتوان به معبود و معشوق خود رسید.
اکنون مائیم و این دین مبیّن، که بقاء و بودن آن را، مدیون سیدالشهداء (ع) هستیم، باید از خدا بخواهیم که حسینی باشیم و در راه عزتمندی این نام- اسلام- بکوشیم.
ان شاء الله.
منابع
1- قرآن کریم
2- ابو مخنف، لوط بن یحیی، ترجمه و متن کامل مقتل الحسین ابو مخنف (وقف الطف) و اضافات، نگارش علی محمد موسوی جزایری، قم، مترجم، 1378
3- آملی، حسن زاده (شرح نص الحکمه) عصمتیه فی حکمه فاطمیه، تهران، سنا 1379
4- بهشتی، سید جواد (عبادت احرار نماز و عبادت در سیره عملی امام حسین (ع)) بی جا، ستاد اقامه نماز، زمستان 1381
5- دهخدا، علی اکبر (لغت نامه دهخدا) موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، پاییز 1372، ج 1 و ج 9
6- سید بن طاووس (لهوف) ترجمه علی رضا رجائی تهرانی، انتشارات نبوغ، چاپ پنجم، 1382
7- شریف قرشی، باقر (زندگانی حضرت امام حسین (ع)) ترجمه سید حسین محفوظی، قم، بنیاد معارف اسلامی، 1380
8- شریفی، محمود و دیگران (فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)) ترجمه کتاب موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، ترجمه ی علی مویدی، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم، پاییز 1382
9- شعرانی، ابوالحسن (ترجمه نفس المهموم) قم، هجرت، چاپ سوم، پاییز 1386
10- صفائی حائری، عباس (تاریخ سیدالشهداء) بی جا، مسجد مقدس جمکران، چاپ سوم، بهار 1382
11- عزیزی، عباس (فضایل و سیره امام حسین (ع) در کلام بزرگان) بی جا، صلاه، چاپ چهارم، 1381
12- قمی، عباس (منتهی الآمال) تهران، مقدس، چاپ دوم، 1379
13- کلینی رازی، محمد (ترجمه و متن کامل اصول کافی) ترجمه صادق حسن زاده، قم، قائم آل محمد، چاپ دوم، 1385
14- مجلسی، محمد باقر (بحارالانوار) تهران، کتابفروشی اسلامی، چاپ دوم، 1369، جلدهای 43 و 44 و 45
15- مجلسی، محمد باقر (ترجمه دهم بحارالانوار) ترجمه محمد جواد نجفی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، 1380
16- مولوی، جلال الدین محمد (مثنوی معنوی) تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ چهارم، بهار 1379
17- مفید، محمد بن محمد (الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد) ترجمه و شرح هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، 1383
18- معین، محمد (فرهنگ فارسی) تهران، امیرکبیر، چاپ بیست و چهارم، 1386، ج 1
19- دفتر تبلیغات حوزه علمیه (ره توشه راهیان نور) انتشارات موسسه بوستان قم، سال 1425، شماره 52
20- معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه قم، (مبلغان) بهمن و اسفند 1383، شماره 51